امشب هیچ کس را یارای درکِ سکوتِ فریادم نیست ...
نه مادری که روزی مرا زاده است ...
نه دیوارهای اتاقی که روزها محرم تنهاییم بودند ...
نه چشمان آبی که روزها برایشان با سرخی خونم نوشتم ...
نه همین صفحه وبلاگم ....
نه تمامی فرشتگان عالم....
نه ماه ..
نه خورشید...
نه اشکهایم....
نه دیوان حافظ کنج تاقچه اتاقم ....
چه سخت است امشب ...
با که سخن بگویم ؟ ...
حتی خویشتنم هم یارای درک کردنم را ندارد....
امشب برای که سخن بگویم که فردا روز حتی وجودِ خودم نیز یاریم نخواهد کرد ...
کاش میتوانستم اندکی اشک غم بریزم ، اما ...
اما وای بر من که امشب حتی اشک چشمانم هم یارای همراهیم را ندارد....
امشب اگر تمام حروفها ، تمام کلمات ، تمام قصه های لیلی و مجنون ها ، شیرین و فرهادها و تمامی قصه های عاشقانه به یاریم بیایند باز توان بیان ذرهای از احساسم را ندارند...
کاش امشب تنها راهی داشتمی به سوی هفتمین آسمانی که تنها ذات حق تعالی ساکنش بود ....
شاید آنجا من و خدای من ....
تنهای تنها ....
خداوندا تو درکم میکنی ؟....
کاش امشب خداوندم ، تنها خداوندم برای لحظهای مرا به سوی خویش میخواند ...
آنگاه برای ابد از این زندگی رها میشدم ...
برای ابد...برای ابد...
خداوندا من عاشقم...!!!
درکم میکنی؟
نه مادری که روزی مرا زاده است ...
نه دیوارهای اتاقی که روزها محرم تنهاییم بودند ...
نه چشمان آبی که روزها برایشان با سرخی خونم نوشتم ...
نه همین صفحه وبلاگم ....
نه تمامی فرشتگان عالم....
نه ماه ..
نه خورشید...
نه اشکهایم....
نه دیوان حافظ کنج تاقچه اتاقم ....
چه سخت است امشب ...
با که سخن بگویم ؟ ...
حتی خویشتنم هم یارای درک کردنم را ندارد....
امشب برای که سخن بگویم که فردا روز حتی وجودِ خودم نیز یاریم نخواهد کرد ...
کاش میتوانستم اندکی اشک غم بریزم ، اما ...
اما وای بر من که امشب حتی اشک چشمانم هم یارای همراهیم را ندارد....
امشب اگر تمام حروفها ، تمام کلمات ، تمام قصه های لیلی و مجنون ها ، شیرین و فرهادها و تمامی قصه های عاشقانه به یاریم بیایند باز توان بیان ذرهای از احساسم را ندارند...
کاش امشب تنها راهی داشتمی به سوی هفتمین آسمانی که تنها ذات حق تعالی ساکنش بود ....
شاید آنجا من و خدای من ....
تنهای تنها ....
خداوندا تو درکم میکنی ؟....
کاش امشب خداوندم ، تنها خداوندم برای لحظهای مرا به سوی خویش میخواند ...
آنگاه برای ابد از این زندگی رها میشدم ...
برای ابد...برای ابد...
خداوندا من عاشقم...!!!
درکم میکنی؟
"ماریتا"
آرمان تقوایی ::: سه شنبه 84/11/11::: ساعت 7:53 عصر
موضوعات یادداشت:
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2
کل بازدید :36999
کل بازدید :36999
>>اوقات شرعی <<
>> درباره خودم <<

آرمان تقوایی
عاشق عشق عاشقان عاشقم...
عاشق عشق عاشقان عاشقم...
>>لوگوی وبلاگ من<<

>>لینک دوستان<<
>>لوگوی دوستان<<
>>آرشیو شده ها<<
>>جستجو در وبلاگ<<
جستجو:

>>اشتراک در خبرنامه<<
>>قیمت روزانه ارز و طلا <<